مهدی سلیمانی آشتیانی
یکی از عوامل مهم انحراف انسان از مسیر حق و عدالت، قدرت طلبی و دنیاپرستی است. دلبستگی قاتلان امام حسین علیه السلام به زرق و برق دنیا و آرزوهای طولانی، عامل ارتکاب آن جنایات بزرگ شد.
انبیای الهی سختیهای بسیاری را به جان خریدند تا در فکر و زندگی غفلت زدگان، اصلاحات اساسی ایجاد کنند؛ اما هرگز نتوانستند برخی را هدایت کرده، به سعادت برسانند. البته این اشکال به انبیا مربوط نیست؛ بلکه به عملکرد خود آن مردم باز می گردد. یکی از مهم ترین عواملی که می تواند علت این شقاوت باشد، لقمه های حرامی است که به پوست و خون تبدیل شده است.
زمانی که حضرت اباعبدالله علیه السلام به کربلا رسید، فرمود: «اِنَّ النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَ الدِّینُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ؛۱ مردم، بنده دنیا می باشند. دین، لقلقه زبان ایشان است، ]آنها[ تا آن موقعی دیندارند که معیشت شان تأمین شود؛ اما وقتی به وسیله بلا آزمایش شوند، دینداران، اندک خواهند بود.»
ابن زیاد از عمر سعد خواست تا با امام حسین علیه السلامبجنگد؛ اما او از قبول این امر خودداری کرد؛ ولی پس از وعده های ابن زیاد مبنی بر اعطای حکومت ری، جنگ با حضرت را پذیرفت و همراه چهار هزار نفر حرکت کرد. امام حسین علیه السلام قبل از آغاز جنگ، چند بار با عمر سعد صحبت کرد و او را از عواقب این کار بر حذر داشت و فرمود که هیچ گاه به آرزویش برای حکومت بر ری نخواهد رسید. حضرت سیدالشهداء علیه السلام در روز عاشورا خطبه خواند تا شاید این انسانهای غافل از خواب سنگین غفلت بیدار شوند و کسانی که فریب خورده اند – چه کسانی که به آنها وعده پول و ریاست داده شده و چه کسانی که ترسانیده شده اند – از این راه هلاکت بار نجات یابند؛ اما آنان به سخنان حضرت بی اعتنایی کردند. اینجاست که حضرت از راز این بی اعتنایی برمی دارد و می فرماید: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَام ؛۲ شکمهایتان از حرام پر شده است.» یعنی چون لقمه حرام خورده اید، هیچ سخن حقی در شما اثر نمی کند و همین باعث می شود که به حرفهای من گوش ندهید. افرادی که عمر سعد به صحرای کربلا آورده بود، مسلماً به غذا و خوراک نیاز داشتند. تمامی هزینه ها و غذاهای سربازان از بیت المال مسلمین تأمین می شد. عمر سعد اموال مسلمانان را به شکمهای آنها می ریخت. هر چند نماز می خواندند و عبادت می کردند؛ اما مال حرام در دل آنها چنان اثر کرده بود که در واقع نه گوشهایشان می شنید و نه چشمانشان می دید.
رشوه خواری و حادثه عاشورا یکی از عوامل مهم انحراف انسان از مسیر حق و عدالت، قدرت طلبی و دنیاپرستی است. دلبستگی قاتلان امام حسین علیه السلام به زرق و برق دنیا و آرزوهای طولانی، عامل ارتکاب آن جنایات بزرگ شد. به طور قطع، دنیاخواهی در کار عاملان اصلی جنگ، همچون یزید، ابن زیاد و فرماندهانی چون عمر سعد و شمر (لعنه الله علیهم)، در واقعه کربلا نقش اساسی داشته است. این افراد برای رسیدن به منافع مادی و نیل به قدرت، به قتل جگرگوشه رسول خدا صلی الله علیه و آله راضی شدند؛ چنان که عامر بن مجمع بن عبدالله عائذی به امام گفت: رؤسای آنها رشوه فراوان گرفته اند و خورجینهاشان پر شده است؛ از این رو همگی علیه تو هستند. البته تمام کسانی که در کربلا حضور داشتند به علت قدرت طلبی نیامده بودند؛ بلکه عده ای نیز به خاطر مال دنیا در مقابل فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله ایستادند.
هواپرستی هوا و هوس و گرایش به باطل، نقطه مقابل حقیقت است. هوس از شهواتِ نفسانی نیرو می گیرد. عالم بزرگوار، صاحب کتاب «نزهه النواظر» می نویسد: «ریشه هوا از چهار چیز است: ۱. از خوردن مال حرام؛ ۲. از غفلت کردن در انجام فرایض و تکالیف واجب؛ ۳. از سستی و مسامحه در به جا آوردن آداب و سنن الهی؛ ۴. از بی باکی در فرو رفتن در شهوات نفسانی و لهو و لغو. بنابراین، انسان باید از مال حرام اجتناب کند؛ زیرا اشدّ انواع مهلکات و اعظم موانع وصول به سعادات است و اکثر مردم که از فیوضات و توفیقات محروم هستند، به واسطه همین امر است. پس کسی که می خواهد نجات یابد، باید از به دست آوردن حلال دست نکشد و دست و شکم خود را به هر غذایی (حرام و شبهه ناک) آلوده نکند و از ظلم، عدوان، خیانت در امانت، حیله، غضب، دزدی، کم فروشی، رشوه، ربا و … بپرهیزد و لباس ورع و تقوا را بر خود بپوشاند: «لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ»؛۳ «و لباس تقوا برای شما بهتر است.» آنچه اندر شرع باشد ناپسند گِرد آن هرگز مگرد، ای هوشمند
هر چه را کرده است بر تو حق، حرام دور باش از وی که گردی نیکنام
پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله در حجه الوداع فرمود: آگاه باشید که روح الامین در قلب من دمید که: هیچ کس نمی میرد، مگر آنکه روزیش را کاملاً دریافت می دارد، پس کمتر دنبال طلب دنیا باشید. اگر روزیتان به تأخیر افتاد، مبادا از طریق معصیت، آن را بجویید، همانا خداوند متعال، روزی حلال را بین مردم تقسیم نمود؛ ولی حرامی را تقسیم نکرده است. کسی که صبر کند و تقوا را مراعات نماید، روزی حلال خدایی به او می رسد و کسی که پرده دری کند و عجله نماید و از غیر طریقِ حلال، آن را دریافت کند، در دنیا از روزی حلالش به همان مقدار، کم خواهد گردید و در آخرت نیز برای آن به میز محاکمه کشیده خواهد شد.»۴
اثرات لقمه حرام: ۱. پذیرفته نشدن نماز و دعا: طبق روایات بسیاری که از اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است، اثر لقمه حرام تا چهل روز در بدن انسان باقی می ماند و دعای شخص در این مدت پذیرفته نمی شود. خاتم الانبیا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ أَکَلَ لُقْمَهَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاهٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَهٌ أَرْبَعِینَ صَبَاحا؛۵ و «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُسْتَجَابَ دُعَاؤُهُ فَلْیُطَیِّبْ مَطْعَمَهُ وَ مَکْسَبَهُ؛۶ هر که لقمه حرامی بخورد، تا چهل شب نمازش قبول نمی شود و تا چهل روز دعایش مستجاب نگردد.» و «هر کس دوست دارد که دعایش مستجاب شود، خوراک و کسبش را پاکیزه کند» و در حدیث قدسی آمده است: «فَمِنْکَ الدُّعَاءُ وَ عَلَیَّ الْإِجَابَهُ فَلَا تَحْجُبْ عَنِّی دَعْوَهً إِلَّا دَعْوَهَ آکِلِ الْحَرَامِ؛۷ از تو دعا و از من اجابت است. هیچ دعایی از من محجوب نمی شود، جز دعای حرام خور.» ۲. مانع بهشت: هر گوشتی که از لقمه حرام بروید، مانع ورود به بهشت می شود. امام باقر علیه السلام فرمود: «الذُّنُوبُ کُلُّهَا شَدِیدَهٌ وَ أَشَدُّهَا مَا نَبَتَ عَلَیْهِ اللَّحْمُ وَ الدَّمُ لِأَنَّهُ إِمَّا مَرْحُومٌ وَ إِمَّا مُعَذَّبٌ وَ الْجَنَّهُ لَا یَدْخُلُهَا إِلَّا طَیِّبٌ؛۸ تمام گناهان، سخت است (از نظر نافرمانی خدا و کیفر و عقوبت آنها)؛ ولی سخت ترین آنها گناهانی است که با آن، گوشت و خون بروید (مانند خوردن مال حرام)؛ زیرا آن گنهکار یا بخشوده و یا معذب گردد، و جز شخص پاک به بهشت وارد نشود (پس چنین گنهکاری باید در برزخ و یا محشر عذاب کشد تا آن گوشت و خونش بریزد و تصفیه گردد، و سپس داخل بهشت شود).» ۳. لعن فرشتگان: حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «إِذَا وَقَعَتِ اللُّقْمَهُ مِنْ حَرَامٍ فِی جَوْفِ الْعَبْدِ لَعَنَهُ کُلُّ مَلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ الْخَبَرَ بِطُولِه؛۹ هر گاه یک لقمه حرام در معده بنده قرار گیرد، تمامى فرشتگان آسمانها و زمین او را لعنت کنند.» لقمه کامد از طریق مشتبه خون خور و خاک و بر آن دندان منه
کان تو را در راه دین مفتون کند نور عرفان از دلت بیرون کند
۴. شفاعت نشدن در قیامت: امیر المؤمنین علیه السلام در وصیت خود به امام حسن علیه السلام فرمود: «وَ لَا یَرِدُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَنْ أَکَلَ مَالًا حَرَاماً لَا وَ اللَّهِ لَا وَ اللَّهِ لَا وَ اللَّهِ؛ ۱۰ کسی که مال حرام بخورد، در قیامت بر رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد نمی شود؛ به خدا سوگند! به خدا سوگند! به خدا سوگند!» «وَ لَا یَشْرَبُ مِنْ حَوْضِهِ وَ لَا یَنَالُ شَفَاعَتَهُ؛۱۱ و از حوض کوثر نمی نوشد و مشمول شفاعت آن حضرت نمی گردد.» ۵. مشارکت شیطان: خداوند متعال در کتاب محکم خود فرموده است: «وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلاد.»۱۲ ابلیس برای فریب دادن از راه های مختلف و متناسب با روحیه و شغل افراد وارد می شود، مانند: تبلیغات رنگارنگ، وعده ها، آرزوها، وسوسه ها، همراهی، مشارکت و… انسان را محاصره می کند و در این میان، عد ه ای همراه او می شوند. در بعضی از روایات، مصادیق شریک شدن شیطان در اموال و اولاد انسان، بیان شده است؛ از جمله: کسی که باکی ندارد چه می گوید و یا درباره او چه گفته می شود و دست به هر کاری می زند و علناً گناه یا غیبت می کند، مولود مشارکت شیطان است. همچنین: کسب لقمه حرام، حرام خوری، زنا و به وجود آوردن نسلی فاسد، منحرف و… از موارد شریک شدن شیطان هستند.۱۳ ۶. بی برکت شدن اموال و زندگی: امام کاظم علیه السلام می فرماید: «إِنَّ الْحَرَامَ لَا یَنْمِی وَ إِنْ نَمَى لَمْ یُبَارَکْ لَهُ فِیه ؛۱۴ مال حرام افزون نمی گردد و اگر هم افزون گردد، برکت نمی یابد.» ۷. بی اثر بودن حرف امام معصوم علیهم السلام : حضرت سیدالشهداء علیه السلام در روز عاشورا دو بار خطبه خواند؛ ولی سخن ایشان بر کوفیان، اثر نکرد. در آخر، حضرت فرمود که بی اثر بودن نصیحت من بر شما به دلیل، لقمه های حرامی است که در شکمهای شما انباشته شده است. ۸. اثر در نسل آدمی: امام صادق علیه السلام فرمود: «کَسْبُ الْحَرَامِ یَبِینُ فِی الذُّرِّیَّهِ؛۱۵ مال حرام در فرزندان آشکار می شود و روی آنها اثر می گذارد.» ۹. بی اثر شدن عبادت: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «الْعِبَادَهُ مَعَ أَکْلِ الْحَرَامِ کَالْبِنَاءِ عَلَى الرَّمْلِ وَ قِیلَ عَلَى الْمَاءِ؛۱۶ کسی که مال حرام می خورد و عبادت می کند، مثل کسی است که روی ماسه (و به قولی روی آب)، ساختمان می سازد.» چون شکم را پاک داری از حرام مرد ایماندار باشی، والسلام
هر که دارد این صفت، باشد شریف ور ندارد، دارد ایمان ضعیف
هر که باطن از حرامش پاک نیست روح او را ره سوی افلاک نیست
۱۰. دشمنان علی علیه السلام: امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «لَیْسَ بِوَلِیٍّ لِی مَنْ أَکَلَ مَالَ مُؤْمِنٍ حَرَاماً؛۱۷ کسی که به حرام، مال مؤمنی را بخورد، هرگز دوستدار من نیست.»
آثار لقمه حلال پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «الْعِبَادَهُ سَبْعُونَ جُزْءاً وَ أَفْضَلُهَا جُزْءاً طَلَبُ الْحَلَالِ؛۱۸ عبادت، هفتاد جزء است و افضل آن کسب حلال است.» این جمله، اهمیت لقمه حلال را بیان می کند که به مواردی اشاره می شود: ۱. امام صادق علیه السلام فرمود: «تَرْکُ لُقْمَهِ حَرَامٍ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ صَلَاهِ أَلْفَیْ رَکْعَهٍ تَطَوُّعاً؛۱۹ ترک لقمه حرام نزد خدا بهتر از خواندن هزار رکعت نماز مستحبی است.»
دهد رزق حلال، آسایش دل شود بر طاعت دلدار مایل
حرام از دل بَرَد مهر و وفا را کند ناپاک، قلب باصفا را
۲. از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده است: «مَنْ أَکَلَ الْحَلَالَ أَرْبَعِینَ یَوْماً نَوَّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ؛۲۰ هر کسی چهل روز، غذای حلال بخورد، خدای تعالی، قلبش را نورانی می کند.» ۳. اثر دیگر تلاش برای به دست آوردن مال حلال، بخشش خداوند است. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ بَاتَ کَالًّا مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ بَاتَ مَغْفُوراً لَهُ؛۲۱ کسی که با خستگی به سبب تلاش روزانه برای کسب روزی حلال شب را به صبح برساند، آمرزیده می شود.»
________________________________________
پی نوشت:
۱) بحار الانوار، علامه مجلسی، دار الاحیاء التراث عربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۴۴، ص۳۸۳. ۲) عوالم العلوم والمعارف و الاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال، عبدالله بن نورالله بحرانی، نشر ایران، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۱۷، ص۲۵۲. ۳) اعراف / ۲۶. ۴) عده الداعی و نجاح الساعی، ابن فهد حلی، بیتا، بیجا، چاپ اول، ۱۴۰۷ ق، ص۸۴. ۵) بحار الانوار، مجلسی، ج۶۳، ص۳۱۴. ۶) عده الداعی و نجات الساعی، ابن فهد حلی، ص۱۳۹. ۷) همان. ۸) کافی، محمد بن یعقوب کلینی،الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۷۰. ۹) مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار، على بن حسن، طبرسى، المکتب الحیدریه، نجف، چاپ: دوم، ۱۳۸۵ق / ۱۹۶۵م / ۱۳۴۴ش – ص۳۱۶ ۱۰) مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، میرزاحسین نوری، بینا، قم، چاپ اول، ۱۴۰۸ ق، ج۱۲، ص۱۹۲. ۱۱) همان، ج۱۷، ص۵۹. ۱۲) اسراء / ۶۴. ۱۳) کافی، کلینی، ج۵، ص۵۰۲؛ بحار الانوار، مجلسی، ج۱۰۱، ص۱۳۶. ۱۴) کافی، شیخ کلینی، ج۵، ص۱۲۵. ۱۵) وسائل الشیعه، حر عاملی، بینا، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۱۷، ص۸۲. ۱۶) عدهالداعی و نجاح الساعی، ابن فهد حلی، ص۱۵۴. ۱۷) مشکاهالانوار فی غرر الاخبار، مرحوم طبرسی، ص۱۵۴. ۱۸) وسائل الشیعه، حر عاملی، ج۱۷، ص۲۴. ۱۹) بحار الانوار، مجلسی، ج۹۲، ص۳۷۳. ۲۰) همان، ج۱۰۰، ص۱۶. ۲۱) جامع الاخبار، شعیری، بینا، نجف، چاپ دوم، ۱۳۸۵ ق، ص۱۳۹ و وسائل الشیعه، حر عاملی، ج۱۷، ص۲۴.